۱۰

اصطلاحات رایج / روستای امیران

اصطلاحات رایج روستای امیران

آگوست 8, 2012 در 5:23 ق.ظ توسط

اصطلاحات رایج روستای امیران

شمال=نسیم سرد صبحگاهی                   اورچین=اوریب چین که همان راه پله میباشد

اوروسی=کفش راحتی ویا دم پایی میباشد       آقاچی=برادر که بیشتر برادر بزرگ را گویند(اقای کوچک )

آرچی=اسیاب دستی       نازنینه=تنگ بزرگ بدون دسته را که قدیم در بقل میگرفته اندتلک ابادی

چوقولچی=گنجشک که بیشتر گنجشک کوچک را گویند.تلک ابادی         چارقد=روسری بزرگ

لچک=روسری کوچک         مزار = قبرستان (شاید ابتدا مرگ زار بوده)

مارتین,زقنبود,سنبلتی,مار سیاه و…..=یک نوع جواب سخت ورکیک وزننده به عنوان مخالفت

اشتو=وقتی کار( معمولا قالی بافی) به انتها برسد

چی=یک پسوند رایج در روستا که برای کوچک نشان دادن میباشد.حسن چی=حسن کوچک

لبه=بله     اشتر گلو       فوت فوته =گرد باد       قوش =عقاب

قوشه=حمله کردن به سمت کسی مثل حمله  عقاب به طعمه

چمچولی=بارفیکس    کفتر=کبوتر     کمبیزه=خربزه

تردی=خربزه در مراحل اولیه که تقریبا مشابه خیار میباشد

کالک =خربزه قبل از رسیدن(این اصطلاح مختص تلک اباد میباشد)

دولاخ=کنایه از گرد وغبار، کسی که عصبانی باشد وسر وصذای زیاد بکند،

واره=نوعی بند کوچک از خاک برای مانع از هدر رفتن اب

 پیلو=دهانه زیر پل    ویرو=دهانه زیر قنات

جنبه=نوعی زیر انداز که از پارچه ولباسهای کهنه تهیه شده

گل افتاب=افتاب گردان     لقد=لگد     فش فش=گرد باد

باد سیاه=طوفان همرا با گرد وخاک   چقوچی=چاقو  کوچک

علف چینه=نوعی اره   طیاره=هوا پیما  تاوه=ظرفی برای پختن نان کلاسیری- پیازی

اب شیطونه=سراب    نون بنده ونون نازکنه=وسایل نانوایی    جوول دوز=نوعی سوزن بزرگ

شمله=نوعی گونی درست شده از پشمپلشت=ابکش   چوری=جوجه   پایه= رعد وبر ق

رحتی=قیف        غسر=دام نازا  کارت امدن=دام بیمار لاعلاج که باید کشت

بدیه=بادیه=ظرفی که در ان خمیر درست می کنند    گنبزی=گنبد

رف=طاقچه ای نزدیک سقف جوم=جام =کاسه    شلی=نوعی اش

خگینه=خاگینه=تخم مرغ نیمرو  طقلی=بچه گوسفند ماده

چن چولی =تاب بازی    هوزو=یک نوع میوه بیابانی با خارهای فروان مغز ان مورد

استفاده قرار می گرفت  کوندول=نوعی بوته بیابانی منطقه   مسکه=کره  بسو=نوعی

ظرف سفالی برای ماست  توبره=    خورجین       ململه=نوعی سوسک

عشور=عاشورا   قیلیفی=نوعی ظرف برای پختن غذا با اتش

فرنوس=نوعی چراغ نفتی شبیه اجاق گاز   دار=داس

قباله=سندکرتو=یک بخش زمین کشاورزی

کلوز=لانه مرغ      مله=گاو نر    تکه= بز نر   بغیچی=باغچه

بوبوچی=نوزاد    ننه=مامان   ججه= مادر بزرگ   بخجه= پدر بزرگ

خس رو =مادر زن  بخسوره= پدر زن   حلو لت= برادر زن

سامون= محل جدا شدن دو کرتو      مطبق=مطبخ= محلی که تنور منزل دران واقع شده

قوس=ماه اذر     اشکنه= غذایی از اب روغن تخم مرغ وگوجه که عموما زیاد رایج بود

پشته کردن قنات=ریزش قنات   لوشنی= یک نوع علف هرز

تاپه=مدفوع گاو به عنوان مواد سوختی کاربرد داشت

چلغوز=مدفوع مرغ به عنوان کود استفاده می شود

دار قالی=دستگاه قالیبافی   بته=هیزم  سرخ=استخر  پیرسوکه=پرستو

برچسب‌ها:, , , ,

+

۱۰ دیدگاه

  1. سیاوش

    on فوریه 11, 2014 - پاسخ

    سلام محمدرضا
    آدرس میلتو بده چنتا میل واسد بفرسم حالشو ببر.

  2. سیاوش

    on فوریه 8, 2014 - پاسخ

    باسلام
    در واژهها از حرف چ خیلی استفاده میشده
    یه سری واژهها یادتون رفته اگه دوست داشتید اضافه کنید
    چاچب :(درتلففظ حرف چ دومی تشدید میگیرد):چادری چهارگوش جهت حمل بار علف
    چاریچب: همان چادر زنانه
    چیگرا: زیرا – برای اینکه
    بث به حرفی : معنی چیگرا میدهد

    • محمد رضا

      on فوریه 10, 2014 - پاسخ

      با سلام
      ممنون از کمک ب پیشرفت سایت .
      اگه میشه خودتون رو معرفی کنید .
      با تشکر مدیر سایت

    • سیاوش

      on فوریه 11, 2014 - پاسخ

      با سلام
      در ادامه اصطلاحات
      جادِراَزّیدَم : جاپریدم
      چرقد : روسری سفیدبزرگ

  3. سیاوش

    on فوریه 8, 2014 - پاسخ

    با سلام
    در مورد واژه عشور بایدبگم
    این واژه تنها برای روز عاشورا مطرح میشود بلکه برای تمام روزهای شهادت اهل بیت استفاده میشود

    • محمد رضا

      on فوریه 10, 2014 - پاسخ

      با سلام
      بلی درست میگویید .
      با تشکر مدیر سایت

  4. mohammadreza haj hassan moslemi

    on ژانویه 2, 2013 - پاسخ

    ارتحال ملکوتی استاد اخلاق آیت الله مجتبی تهرانی را به عموم مردم شهید پرور روستای امیران تسلیت می گویم.

پاسخ دادن به mohammadreza haj hassan moslemi لغو پاسخ

کد امنیتی * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.