۰

روستای امیران

امیران یا امهران را به چه میشناسند

دسامبر 24, 2012 در 12:40 ب.ظ توسط

سلام

در این فکر بودم که امیران را به چه میشناسند …

شاید نام مهرگان امهران برای برو چه های امهران نام اشنای باشد نام یکی از قدیمیترین

مدارس (دبستان شهرستان.).در منطقه وجایی که دهها فارغ التحصیل ودهها شهید

جانباز تحویل نظام جمهوری داده شده است بهتر بگویم مکتب مهرگان نامی که دارد

فراموش میشود .نباید این نام به ورطه فراموشی سپرده شود.

در خصوص جوانان تحصیل کرده ومردم مذهبی ومومن روستا نباید  زحمات شبانه روزی

حجت السلام اسدالهی نادیده گرفته شود در واقع حجت السلام اسدالهی و یا حاج

عقیلی تداعی کننده نام امهران میباشد.

خربزه شیرین امهران‘ انار دانه درشت امهران ‘دشت زیبای منداب(قدیم ها با کاشت

منداب وپیدایش گل منداب در اردیبهشت به مراتب زیباتر از گل نرگس شیراز راشاهد

ونظاره گر بودیم یاد ان روزها به خیر).

شاید هم قلعه ومسجد جامع قدیمی یا بقول قدیمی ها خرابهای امهران…..

ویا امهران را به نام ایستگاه ان میشناسند .

ان روزها که بچه بودیم  اصطلاح اشترگلوی امهران زیادکاربرد داشت هنوز هم نمیدانم چرا

اشترگلو امهران ‘زهیر یک دست کچو وکله تلک اباد و……..(همیشه حاج قدرت کبریایی

‘قدرت غلامحسین‘انرا با هم می اوردند خدا بیامرزد ایشان را )

شاید قصه های قدیمی امیران از جمله علف چینه یا به قول برو بچه های زواره چهل

دندانه که قصه ها وبحث های زیادی در مورد ان شده است قدیم ها که بیکارتر بودیم

بیشتر با این اسامی اشنایی داشتیم.را با نام امهران میشناخیم

یا شاید به قول قدیمی های برو بچه های راهمیان  ومون اردستان کلاسیر (همان تره

وحشی)

یا برخی دیگر از قدیمی های اردستان و…….. امهرونی شالم خور (شلغم خور)

یا قدیم های امهرون خودمون که  قصه معروف وتاریخی پیازی ها همیشه در اذهان

تداعی کننده است.

شاید هم مردن گاو در خمره که دقیقا نمیدانم چیست

دقیقا نمیدانم ولی ملا های امهران از معروفیت خاصی برخور دار بوده اند.

هرچه هست مهرگان. پیاز‘ کلاسیر .شالم. وحجت السلام اسدالهی ‘ملاهای

امهران‘خرابه‘ایستگاه‘خربزه شیرین‘-انار و…….نشان از قدمت وتاریخ کهن این روست

ا دارد

با شروع زم زمه های انقلاب باز نام امیران دوباره سر زبانها افتاد  خیل مجاهیدینی که

روبه سوی جبهه گذاشتند هر چند روز نام یکی از انها در و دیوار شهر را تزیین میکردند

وطبق معمول مسولین شهرستان از بارها وبارها به امیران افتخار میکردند

اری این بار امیران را باید به سردار جبهه های جنگ بشناسیم سردار علی اکبر

زائری که اگر ایشان از برو بچه های زواره بود حالا مدعی بودند که وچه رابه نامش

میگذاشتند  ویا اگر از برو بچه اردستان بود حداقل بزرگترین خیابان را به نامش میکرد

سردار ساکت‘ صبور وجنگده جنگ های تحمیلی که وقتی به شهادت رسید با حقوق

ماهیانه 1700تومان حدو40000تومان از سپاه طلبکار بود کسی که پدرش از خدا

خواسته بود خدا فرزندی پسر به ایشان بدهد که مثل حضرت علی اکبر باشد اری اکبراقا

البته قابل مقایسه نیست ولی علیرغم قبولی در دانشگاه پوشیدن لباس رزم

را برمیز های دانشگاه ترجیع داد و………وسرانجام شهد شیرین شهادت را نوشید.

معلم شهید ابراهیم زائری دانشجویان شهید سید مهدی ومحمد زائری

نوجوان شهید,قاسم زائری و…………..

برچسب‌ها:

دیدگاهتان را بنویسید

کد امنیتی * Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.